خب از اونجایی ک بنده جغد میباشم دیشب بژی درس کردم!بد نشد...
از وقتی اومدم خونه میخوام واسه اینستا ی عکس بگیرم اصلا حسش نیست...
نگین گفت امیر بهش دایرکت داده معذرت خواهی کرده واسه تولدش...خب شخصیت امیر با علی فرق داشت .. من از رماتیک بودن علی واقعا متنفر بودم ...جالبه..همه اینایی ک ب خاطر ما آشنا شدن رابطه خوبی دارن...اما خودم..
امروزامین آنلاین بود استات.س گذاشته خسته شدم از این همه غر الکی..خداروشکر که من باهاش در ارتباط نیستم..البته من در حدی نیستم واسم استاتوس برازه...گیر کردم رو آهنگ اشوان ...عجیب حرف دل...
امروزمیشه 3 روز ک از امین خبر ندارم..نگین میگه فراموش کن خبر ندارهروزی شونصد بار واتساپ چک میکنمب امید اینکه اهواز میبینمش دارم تحمل میکنم....
ولی واقعا رابطمون ب کجا رسیده.....کجا....واضحه ک نمیخواد ادامه بده...داره جون میده این رابطه..
گفت وقتی باهات بیرون میام اعصابم خورد میشه..در مورد جی اف فرشاد بهت دروغ گفت..بلاکت کرد گفت حوصله نداشته..
فقط تو رو بلاک کرده بود ..وقتی بهش گفتی حالت بده اصلا واسش مهم نبود..چقدر گریه کردی...تو یونی هم که دخترارو میرسونه خوابگاه اونوقت به تو سلامم نمیکنه..حتی نیومد کاپ کیکاش بگیره..گفت یادش رفته ولی مسعود اومد..
دلم پره...
قول دادم تا وقتی پی ام ندی خبری ازت نگیرم...این بار رو قولم میمونم...
درس نخوندم
آرایشگاه نرفتم