اردی بهشت ِمن

خدایا بگیر از من ، هر آنچه تو را از من میگیرد :)

اردی بهشت ِمن

خدایا بگیر از من ، هر آنچه تو را از من میگیرد :)

:)

امروز سومین روز بود...

هیچ کاری نکردم فقط صبح آرایشگاه،ظهر یک عدد کتاب عصر هم خرید شب هم خونه مادر جون اونم به اصرار فراوان داداشم :دی

هی...کاش قبول شم...

باید آیین نامه رو هم بخونم

:(

امروز اصلا خوب نبودم..خودمم نمیدونم دقیقا چه مرگمه !منم مثل ِپدر قشنگترین کلمه ای ک به ذهنم میرسه همین نمیدونمه !!!امشب با زهرا و محدثه حرفیدم ی کم چرت و پرت مثل همیشه...دوس داشتم یعنی در واقع نیاز دارم ک با ع حرف بزنم ولی واقعا دیگه خجالت میکشم...ی وبلاگی رو خوندم برام جالب بود..همه چیش عجیب بود...اصلا باورم نمیشه..اونوقت من اینقد ضعیفم به خاطر ی کنکور ِساده کم آوردم...من از خودم بدم می آد..متنفرم ....دوس ندارمممممممممم


خسته ام...کاش خدا دستمو بگیره...

:)

جمعه شب به ع اس دادم پدر پدر ؟گفت بله؟:) منم گفتم همینجوری .شب بخیر..اونم گفت شب بخیر:) اینقد ِناراحت شدم اون شب ی عالمه گریه کردم خو انتظار داشتم بگه جانم :( حتی امیر هم جان میگه..بعد شنبه تکمیل ظرفیت بود مجور شدم بهش اس بدم..گفت دختر ِمن اگه بخواد اون چیزی رو ک دوس داره قبول میشه :)همه رشته ها رو زدم نمیدونم چی میشه :)بعد ک رفتم باهو دیدم ایمیل برام گذاشته..یعنی من یادداشت هارو دیدم اصن تعجب کردم اینقد شبیه اش دارم :)))واسه همینه که فقط اون حرف ِمنو میفهمه:) خیلی دوس دارم یکی بشم دقیقا مثل ِاون..حتی درصدا کنکورم..دیشب کلی با امیر اس بازی کردیم :))))به خاطر ی قالب کشت منو:)))امروز هم باید بخونم..برم نماز..فعلا تا شب:)

:|

امروز حالم خرابه....

باز هم دعوا کردن...

برا اینکه صداشونو نشنوم مجبور شدم هندزفری رو بذارم تو گوشم با ولوم بالا آهنگ بگوشم گوشم داغون تر شد سرم درد گرفت...کاش ع بود...

من اینجا همش غصه میخورم اونوقت اونا صبح تا شب فقط خوش گذرونی اند...

کاش کتابام زودتر بیان...

:)

دیشب تو دفترچه ام نوشتم که دیگه نباید به ع اس بدم تا وقتی که خودش اس بده حالا امروز صبح خودش اس داد نوشته بود عزیز ِدل ِبابایی چطوری؟من گفتم خویم.شما چطوری اونم گفت خویم :) دیگه منم چیزی نگفتم:)

بالاخره زیرنویس فیلم اسکول 2013 کشفیدم هورراااا:))) فقط نمیدونم چرا این قسمت 2 دل نمیشه


ها صبح هم با م حرفیدم...همش چرت و پرت میگه..هووم دلم مشاوره ها ع رو میخواد:(فقط اون میدرکید منو :(


شاید از شنبه برم کتابخونه


44 روز مونده تا تولدش...