معلوم نیست چ مرگمه ...حسم چیه هدفم چیه چی میخوام
کاش زندگی اینقدر پیچیده نبود
کاش اینقدر حس عقب موندن و درجا زدن نداشتم
ب این ۵سال ک نیگاه میکنم هیچ پیشرفتی نداشتم هیچ کار مفیدی نکردم هیچی حتی گواهینامه ام نگرفتم یا مدرک... دوباره برگشتم خونه اول ۵ سال پیش.... ۵ سال ...
خدایا میشه امسال طرف من باشی؟ میشه خوش شانس من باشم؟ میشه همه چی خوب پیش بره؟ فقط همین یک سال...همین یک سال...میشنوی اصن؟ حواست هست؟
روزای خوبی نیست ؛ از ی طرف مشکل انتخاب واحد ؛ از ی طرف سنگینی حجم درسا ؛ کلاس ..ازمون..کاراموزی...
با مشاور نگین حرف زدم.. امیدوارم این یکی برنامش منطقی باشه و درکم کنه بتونم باش کنار بیام ب برنامش عمل کنم
نباید اجازه بدم اتفاقای پیش پا افتاده رو روحیم تاثیر بزاره
تنها چیزی ک الان مهمه کنکورم...ک اینکه امثال حتما قبول شم
و سال دیگه خانوم دکتر صدام بزنن و تهران باشم ^__^
دلم میخوادش واقعا..خیلی...
خیلی دلم تنگشه....
خیلی...
حیلی....
دیگه حرف نمیزنم فقط عمل !