امروز اون روز کذایی بود ۲ تا افتضاح ب امید اینکه نگین نیرسونه رفتم ک رید
چرا اینقد عن شده ؟ خوبه ک فهمید مخاطب استوری کیه ..
هر کسی ی بدی داره..اونا چیزاشون نمیگن ..همیشه پایه نیستن .. اینا هم ک هزارتا خورده شیشه دارن...
نمیدونم چون اونا دورن دوس شون دارم ؟
هر چی...
اصلا انگار ن انگار ک میافتم
خدایا میشه معجزه کنی؟ ۱۰ لطفا :(
۱۵۰ دادم واس رضا ک ب تخمشم نیستم اونم تو اوج بی پولی خری ؟
هی....
هی....
خیلی رفتارش بده جا داره بلاکش کنم مث اون ک هوا برداشته بود شاخ .. هیچی نیستین اگه بتون توجه میکنم از مهربونی خودمه
باید این امتحان خوب بخوووونم
نیازی به کسی نداشته باشم
خب ی مقداری ازش دلخورم اصلا نه بهم پی ام میده نه حرف میزنه انگار کلا من یادش رفته رفاقت ؟ چ مسخره...دلم ی دوست صمیمی میخواد ..ی نفر ک واقعا دوسم داشته باشه براش مهم باشم ..همدیگه رو درک کنیم با جود تفاوتمان حال همدیگه رو خوب کنیم حواسمون بهم باشه تو روزای سخت کنار هم باشیم...ولی هیچکسی نیست و اعتماد منم ب دوستیا ازبین رفته ...هرکسی هم ک رل بزنه کلا دوست و رفاقت یادش میره...
باخواهرم رفته بودیم خرید تو خیابون دوتا بودن یکیشون گیفت ولی ما باید قدر دوستیمون بدونیماا خیلی کم پیدا میشن ک دونفر اینقد بهم نزدیک باشن و باهم خوش باشن ..عمیقا بهشون حسودیم شد...
این روزا فقط حسودی میکنم...چون خیلی تنهام...هیچکسی سورپرایزم نمیکنه...هیچکسی هیچ حرفی نمیزنه انگیزه بگیرم...
هیچکسی دوسم نداره ...واقعا ب دخترایی ک ی پسر دوسشون داره حسودیم میشه ...چطوری تونسن مخ اون پسر بزنن؟نمیدونم مشکل کجاست پس چرا همه بهم میگن خوشکلی؟فقط یک سری آدم پی پی هات گدا میاد طرف .
هی...رضا هم از بس ک تحویلم نگرفت دیگه حسم بش داره فروکش مینماید :))) ولی پارتنرش هم دوس دارم
ولی وقتی من صمیمی ترین دوستم بهم خیانت میکنه چ انتظاری من ب ی نفر دیگه نکنم ؟
نمیدونم ...کاش اتفاقای خوبی بیافته... ی نفر بیاد تو زندگیم خوب مهربون جنتلمن فان لاکچری حالا لاکچری هم نبود گدا نباشه :))) اصلا ی نفر بیاد ک بهم انگیزه بده...از تنهایی خسته شدم ..همین ...
امتحانا هم بسیار سخت فعلا 4 تا جزوه یکیشون خوندم...خدا بخیر بگذرونه این روزارو....
روزای خوبی در انتظارته امیدوار باش به آینده
ای کاش میتوانستم بدون آنکه حرفی بزنیم بغلت کنم. سرم را بچسبانم به سینه ات و های های گریه کنم...
کاش برای یکبار دیگر هم که شده میتوانستم ببوسمت. دست هایت را، نوک انگشتانت را، نوک زانوهایت را...
و پشت پلک های چشمان زیبایت را؛ که عمیقا دوستشان داشتم...تمام "کاش" هایی که این روزها با بغض پیش خودم تکرار میکنم به کنار ؛ اما دردناک ترینشان همان است که با فکر کردن بهش آنچنان درد شدیدی تو سرم حرکت میکند که با هیچ مُسکّنی آرام نمی شود...
2 ساعت ی جزوه خوندم الانم باید ی چیزی بخورم بعد برم جلسه بعد بخونم دیشب حالم بد بود ی دلشوره شدید قشنگ وسط سینم حس میکردم خیلی بد بود گفتم با رضا حرف بزنم حالم خوب شه برم درس بخونم ک مسیج دادم بیداری جواب نداد.یعنی باید بیخیالش شم ؟
یک جلسه دیگه هم خوندم . تا امشب باید 2 جلسه دیگه حتما بخونم . که فردا هم 4 جلسه بخونم این تموم شه خدابزرگه این امتحانا هم تموم میشه اون مدیریت هم احتمالا نرم .چون من موندم اکوستیک چ بکنم چه برسه اون...
چای بخوریم فیلم ببینیم دوپینگ کنیم بریم سراغ جزوه بعد...
شدیدا دلم ی دوست میخواد ...مثل وقتایی ک با نگین بودیم....ولی هیچکی نیست...هیچکی....
کاش ی دوست پسر داشتم :( خدایا چرا ب من دوس پسر نمیدی؟:( خب خواستگار هم ک نداریم دق کنیم از تنهایی؟ تو ک خدن گفتی همه رو زوج آفریدی...
دلم میخواد ی نفر بیاد تو زندگیم ک واقعا دوسم داشته باشه و مراقبم باشه منم دوسش داشته باشم....کی میاد اون روز ک باهاش همه این روزای سخت فراموش کنم؟