باید بشینم منطقی ب مسئله رفتن ددی فکر کنم
از شب یلدا شروع شد ، سو تفاهم...نبخشیدنش..اعتراف من... گفت دوست باشیم ! بعد دوباره ایمیل دادن من عصبی بودنش.. و تا حدودی درس شدنش..دوباره ایمیل دادن من بعد از امتحاناش..ادد کردنم توو اف بی..لوگو خواستنش..
پی ام دادن تو واتس و فقط11 تا نقطه و کادوفرستادنم و قهرکردنش ! ج ندادنش تا اردیبهشت لایک کردن عکسم دوباره مسیج دادنم ! و باز ج ندادنش ! انفرند کردنش و اون هم بلاک کردن ! قبلا وبلاگم میخوند ولی بعد از کادو دیگه نیومد ! نمیدونم ی باز عید اومد فکر کنم ! بعد من حذفیدم..
حرفای ممرض ! قبل از کادو فرستادن ! گفت ممکن عکس عمل ِخوبی نشون نده ! گفت خودت درگیر علی نکن !
کارای منم همگی اشتباه!همشون !از این چند خطم مشخصه دیگه نمیخواسته با من رابطهای داشته باشه و فقط من بودم..
مقصر خودمم .
اما چرا یهو ددی ک اینقد مهربون بود عوض شد ؟ تنها دلیلی ک بش میرسم دل ارا و این واقعا ازار دهنده ست .
خب دلم میخواست ددی رو داشته باشم مثل قبلا ! ولی اون هر روز بداخلاق تر میشد و من دلخور... و تمامی تلاشم واسه بهتر شدن رابطه هیچ فایده نداشت...
حالا کی مقصره ؟من ؟ مسلما این اواخر من
ولی اگه ددی فقط ی ذره حواسش ب من بود اینجور نمیشد...
نمیدونم....واسه ددی ک مهم نیس اما واسه من مهمه...
شهریور ماه احتمالا بش ایمیل میدم .