دیروز رفتم کتابخونه هم سرو صدا و زیاده هم خیلی سرده 3 ساعت موندم !بد نبود !از هیچی که بهتر !میخواستم برم آرایشگاه ک یادم رفته پول همراه خودم ببرم ، امروز میرم
امروز باید زودتر آماده شم که ساعت 1 برم !
دیروز بعد از کتابخونه تنبلی کردم همش فیلم دیدم !خو خوابم میومد اشکال نداره !کم کم درس میشه !مهم اینه فقط بخونم هر چقدر کم !
الانم سرم خیلیییی درد میکنه !ب خاطر این سرو صدای بچه ها
برم تا 12 فیلم نیگاه کنم بعد هم ناهار و نماز..کتابخونه !
یوووووهوووو
باید برم کتابخونه ، ناهار بخورم ، نماز بخونم ، آماده بشم !بعد حالا فکر نکنم بیشتر از 3 ساعت بتونم بمونم اونوقت واسه 6ساعت برنامه ریزی کردم حالا خیلی مهم نیس ، مهم اینه عادت کنم ب درس خوندن
ی سریال دارم نیگاه میکنم !بد نیس بهله مثلا ما کنکوری هستیم !
دیشب غولی گفت مکس و مری رو برام درس میکنه !خدا کنه خوشگل بشه
2 شنبه میرم اهواز ، از اونجا باید جعبه و شکلات بگیرم !
باید سفارش بدم کادو اصلی رو ! شاید اصن وقت نکنه ب خاطر ولنتاین !
دیگه چی ؟!آها باید آرایشگاه هم برم !ابروهام یعنی دااااغونه :))
خدایا حواست به آرزوهام هست ؟
مجددا ای قرشته علی از تو خواهش میکنیم کاری کن بهم اس بده و دلش برام تنگ شه
ما برویم دیگر.